حمیدرضا نعیمی معتقد است در بحث جبران خسارت کرونا به هنرمندان تئاتر، باید سریع و ضربتی عمل کرد و مهمتر از همه هم فعالان تئاتر شهرستان هستند که غالبا مشکلاتشان نادیده گرفته میشود.
حمیدرضا نعیمی نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر درباره وضعیت تئاتر کشور در روزهای پساکرونا به خبرنگار مهر گفت: برای دوران پساکرونا مبحث سلامت از اهمیت ویژهای برخوردار است اما همچنان تعریفی برایش وجود ندارد. از طرف دیگر دولت سالهاست که چشمه حمایت از هرگونه تولید آثار هنری را بسته و به عبارتی فراموش کرده است که باید برای تئاتر هزینه کند. همه هزینهها صرف کارهای زیربنایی و راهاندازی جشنوارههای مختلفی چون جشنواره تئاتر فجر، تئاتر عروسکی، کودک و نوجوان، آیینی و سنتی و غیره میشود که این جشنوارهها مثل چاه ویل هستند که بودجه تئاتر را میبلعند و در نهایت هم هیچ تاثیری در روند تئاتر ما ندارند چون این جشنوارهها برگزار بشوند یا نشوند هیچ اتفاق بزرگی برای تئاتر ما رخ نمیدهد. وی ادامه داد: با وجود اینکه من به شخصه جزو مخالفان تعطیلی جشنوارهها هستم، اما معتقدم باید جشنوارههای پرقدرت و باشکوه برپا کنیم نه اینکه فقط صرفا جشنوارهای با یک سری آثار کم اهمیت و بدون تبلیغات و شکوه برگزار کنیم، چون در این صورت بهتر است که این رویدادها نباشند. جشنواره کم رونق و خالی از شور و عشق و هیجان و تعلیق و تبلیغات را به هیچ وجه نمیپسندم و فکر هم نمیکنم که شوقی در مردم ایجاد کند. چرا تئاتر فجر، شور و حال فیلم فجر را ندارد؟ نعیمی ادامه داد: هنوز که هنوز است جشنواره فیلم فجر برای بسیاری از مردم جشنوارهای هیجانانگیز است و برای رسانهها و مطبوعات نیز اتفاقی جذاب است که در موردش بحث و نقد میکنند. حتی صداوسیمایی هم که معمولا روی خوشی نسبت به سینما و تئاتر نشان نمیدهد در جریان برگزاری جشنواره فیلم فجر این رویداد را تحت پوشش خبری قرار میدهد اما در مورد جشنواره تئاتر فجر تنها چند شبکه رادیویی به این جشنواره میپردازند. ما هنرمندان توقع زیادی از دولت نداریم بلکه تنها میخواهیم به مدت یکسال جور خسارتی را که در بحران کرونا به هنرمندان تئاتر کشور وارد شده، بکشد. البته تاکید من در رابطه با لزوم حمایت دولت تنها از هنرمندان تهرانی نیست بلکه معتقدم هنرمندان شهرستانی بسیار نیازمند حمایتهای دولتی هستندکارگردان نمایش «ترور» با اشاره به روزهای سختی که مردم با آن روبرو هستند، بیان کرد: دولت در طول این سالها هیچ توجهی به تئاتر نداشته و کار خاصی برای این هنر نکرده است. حالا هم که تئاتر کشور با همت هنرمندان به این درجه رسیده است، ما همچنان توقع زیادی از دولت نداریم بلکه میخواهیم به مدت یکسال جور خسارتی را که در بحران کرونا به هنرمندان تئاتر کشور وارد شده، بکشد. البته تاکید من در رابطه با لزوم حمایت دولت تنها از هنرمندان تهرانی نیست بلکه معتقدم هنرمندان شهرستانی بسیار نیازمندتر به حمایتهای دولتی هستند. مگر میشود تماشاگران و هنرمندان فهیم و باشعور گرگانی، رشتی، مشهدی، شیرازی، اصفهانی، کردستانی و نقاط دیگر کشور را فراموش کرد و در نظر نگرفت. نعیمی یادآور شد: پس اگر از توجه دولت به تئاتر و پرداخت خسارت حرف میزنم منظورم کل شهرهای ایران است. مگر خون تئاتریهای پایتخت رنگین تر از تئاتریهای دیگر شهرها است. ۴۰ سال است که مظلومیت تئاترهای شهرستان صدها برابر تئاترهای تهران است چون هنرمندان تئاتر شهرستانها رنجهای فراوانی کشیدهاند و بزرگانشان دیگر خسته و پیر و ناامید شدهاند و حالا جوانهایی که قرار است راه آنها را ادامه دهند به این فکر میکنند که تلاششان بیفایده است و فکر میکنند به جای تئاتر کار کردن، باحضور در برنامههای سطح پایین و مبتذل صداوسیمای مراکز استانی میتوانند حداقل اسم و رسم و بودجه ناچیزی برای خود بیابند. من متاسفم برای دولتمردانی که تئاتر را یک کالای لوکس میپندارند چون تئاتر یک کالای لوکس نیست بلکه کالایی ضروری است و باعث میشود مردم دوباره به زندگی دعوت شوند. یک تئاتر خوب میتواند تا ماهها یا حتی سالها بخشی از خاطره مردم باشد. جبران خسارت تئاتر نیازمند اقدامات ضربتی است این کارگردان تئاتر ادامه داد: ما سالهاست فریاد میزنیم که تئاتر برایمان جدی است پس چرا برای ما برنامهای ندارید و بودجه درستی برای این هنر تعریف نمیکنید. در حال حاضر اداره کل هنرهای نمایشی برای تعیین خسارتهای وارد شده به تئاتریها جلساتی برگزار میکند و آقای اتابک نادری هم به عنوان مسئول بررسی میزان خسارتها انتخاب شده است اما همه این کارها باید به صورت ضربتی و سریع صورت گیرد نه اینکه تازه ببینیم بعد از یکسال تامین اعتبار میشود تا به هنرمندانی که ممکن است در این فاصله دیگر در قید حیات نباشند، کمک کنیم. وی متذکر شد: متاسفم که باید بگویم با تمام ایدههای نابی که برای نگارش نمایشنامههای بزرگ دارم، آرام آرام در حال خسته شدن هستم و اگر کنار کشیدم مطمئن باشید که یکی از پرانرژیترین آدمای روزگار بریده است. من روزی ۲۰ ساعت کار میکنم و لذت میبرم و برایم مهم نیست که چقدر پول در میآورم اما چشماندازی که میبینم چشمانداز امیدوارکنندهای نیست و ممکن است با این وضعیت تئاتر را کنار بگذارم و مثل خیلی دیگر از هنرمندان تئاتر به دنیای سینما و تلویزیون بروم چون حداقل استرسهای امروزم را نخواهم داشت. در کشور ما هیچ خدمات و سرویسی به هنرمندان داده نمیشود اما از آنها مالیات هم کسر میشود. در طول این سه ماه بیکاری چه تسهیلاتی به منِ هنرمند داده اید که حالا ۹ درصد مالیات هم از اجراهایی که معلوم نیست بعد از این بحران چه سرنوشتی پیدا کنند، کسر میکنیدنعیمی درباره کسر ۹ درصد مالیات برارزش افزوده از اجراهای تئاتری نیز بیان کرد: مساله این است که ما یک بز داریم و به او علف میدهیم و بعد از او شیر میگیریم اما نمیشود به این بز علف ندهیم اما انتظار داشته باشیم به ما شیر بدهد. مگر میشود برای یک هنرمند هیچ تسهیلات و امنیت شغلی، روحی، روانی، اقتصادی، شأنی قائل نشد اما از او مالیات بخواهیم. در کشور ما هیچ خدمات و سرویسی به هنرمندان داده نمیشود اما از آنها مالیات هم کسر میشود. در طول این سه ماه بیکاری چه تسهیلاتی به منِ هنرمند داده اید که حالا ۹ درصد مالیات هم از اجراهایی که معلوم نیست بعد از این بحران چه سرنوشتی پیدا کنند، کسر میکنید. آیا هنرمندان در این دوران بیمه بیکاری، ارزاق عمومی، اجاره بها و ... دریافت کردهاند که باید مالیات هم بدهند. این کار به معنای واقعی یعنی راهزنی. ما صدها نمونه بازیگر داریم که در اوج آمادگی در طول یکسال ۱۰ میلیون هم درآمد نداشته اند پس چرا فقط چند بازیگر را که درآمد میلیونی دارند در نظر میگیرید و فکر میکنید وضعیت مالی همه هنرمندان خوب است. چرا بقیه هنرمندان باید چوب ۱۰-۱۵ تا هنرپیشه پولدار را بخورند. وی در پایان صحبتهایش بیان کرد: متاسفانه ما در روزگاری هستیم که هر نهاد و وزراتخانه کار خودش را میکند. سازمان امور مالیاتی بدون مشورت و هماهنگی یک قانون صادر میکند، شهرداری و مجلس و وزارت ارشاد هم کار خودشان را میکنند و هیچ زنجیره متصلی وجود ندارد. هیچ کدام از ما نمیدانیم که باید به کجا مراجعه کنیم و تکلیفمان مشخص نیست. من ماندهام که دولت میخواهد با تبعات پس از کرونا چه کار کند؛ با این همه خشونتهای خانگی و عصبیتها و افسردگیهایی که در طول این سه ماه اتفاق افتاده است. بسیاری از مردم در این شرایط تحت فشار زیاد اقتصادی هستند و منتظر یک تلنگرند که فریاد بزنند و مثل یک بشکه باروت میمانند.