به گزارش خبرنگار خبرگزاری خارگ آنلاین طاهره برزگر : پس از فراز و نشیب پیروزی انقلاب اسلامی در زمان جنگ تحمیلی؛ زنان پرستار بیمارستان های شهر را رها کردند تا به بیمارستان های صحرایی خطوط جبهه ها بروند.آنجا دیگر مریض وجود نداشت بلکه رزمندگان مجروح مردگانی بودند که باید زنده می شدند. پانسمان زخم های عمیق،تاول های حاصل از حملات شیمیایی صدام، تدفین دست و پای قطع شده مجروحانی که اصرار به مداوا و بازگشت به خطوط مقدم جنگ داشتند باری بود که بر دوش پرستاران و امدادگران زن در جنگ تحمیلی سنگینی می کرد.گاهی خودشان باید نقش راننده آمبولانس می شدند ، گاهی باید در هفته سه بار خون اهدا ی خون انجام می دادند و گاهی هم مجروحیت و جانبازی عایدشان می شد.آن ها راه و رسم زندگی حضرت زینب(س) را خوب آموخته بودند.در این زمان کشور های مستکبربا کمک به صدام برای بمباران شیمیایی و ایجاد درد عمیق و رنج جانکاه برای مردم شهرهای مرزی ایران ،بر آلام مردم و درمانگران می افزودند.
زنان در جبهه ی درمان
قریب به هشتاد درصد از جمعیت پرستاران کشور را بانوان تشکیل می دهند.زنانی که خود علاوه بر اشتغال در بیرون از خانه،نقش همسری و مادری هم دارند.درسال های اخیر شرایط کاری پرستاران سخت تر گردید ؛ چرا که اولین ترکش های شیوع کرونا متوجه کادر درمان شد.خادمانی که در لباس سپید سعی در التیام درد بیمارنی داشتند که درگیر بیماری ناشناخته شده بودند.نفس هایی که با درد کشیده می شد و ناله هایی که دارویی برای تسکین نداشت.پرستاران اینبار باز هم لباس رزم بر تن کردند و جان به خطر سپردند چرا که جنگ غیر مستقیم استکبار جهانی و «تحریم دارویی ملت ایران» باری مضاعف بر دوش سپید پوشان کشور وارد نمود و نتیجه این شد که در سه سال همه گیری بیماری کووید نوزده سیصد نفر از جوانان کادر درمان ایران در راه خدمت به مردم به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.راهی که تا ابد ادامه خواهد داشت.یاد و خاطره ی همه شهدای راه سلامت علی الخصوص پرستاران فداکار این مرزو بوم گرامی باد.