به گزارش خبرنگار خبرگزاری خارگ آنلاین طاهره برزگر : «من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت مارکوز را -بیآنکه آن زمان خوانده باشماش- طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه کتاب هایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد.»... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچارشدهام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمیآید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.
و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم. حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است. بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی درسایه تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر.»
متن فوق بخشی از نگاشته های شخصی شهید مرتضی آوینی بود؛ هنرمندی که پس از انقلاب اسلامی و تحول عمیق فکری با پایه ی دین ، پای درراه خلق آثار مانایی گذاشت که تاثیرات اجتماعی آن همواره ماندگار است.صدای گرم راوی«روایت فتح» بسیار آشناست اما این مستند ارزشمند تنها اثر آوینی نیست. سید مرتضی آوینی که با نام کامران آوینی هم شناخته می شد، در حوزه ی فرهنگی مستند سازی و روزنامهنگاری فعالیت داشت. وی در اوایل پیروزی انقلاب دربارهی غائلهی گنبد (شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (خان گزیدهها) چند فیلم مستند ساخت . همچنین آوینی بیش از هشتاد فیلم در مورد جنگ ایران و عراق ساخت و از عوامل اصلی مستندسازی جنگ به شمار می رود .دیدگاه خاص او به فرهنگ شهادت و تبیین تاریخ جنگ تحمیلی بسیار گیرا و متفاوت است.این شهید گرانقدر در بیست فروردین ۱۳۷۲بر اثر انفجار مین در فکه، در شمال غربی استان خوزستان، بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.بخشی از سخنان وی در رابطه با شهادت اینگونه است؛ « زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است.سلامت تن زیباست اما پرنده ی عشق ،تن را قفسی می بیند که در باغ نهاده باشند.»