«پروفسور جوزف نای» نظریه پرداز روابط بین الملل و معاون وزیر دفاع پیشین آمریکا در خصوص اهمیت یافتن گرایشات ناسیونالیستی و مرزهای ملی در سایه گسترش ویروس کرونا صحبت کرد.
خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: کرونا باعث شده تا گرایشات ناسیونالیستی و مرزهای ملی اهمیت ویژهتری بیابد و خودیاری(self-help) که از مبانی و اصول اساسی رئالیسم است مورد توجه کشورها قرار گیرد. این خودیاری را در عدم همکاری مؤثر برخی کشورها با یکدیگر در مقوله کمکهای پزشکی شاهد هستیم. اگرچه کرونا باعث شده تا رویکرد رئالیستی و اصل خودیاری(self-help) مورد توجه کشورها قرار گیرد اما از سوی دیگر باعث شده تا ناکارآمدی رویکرد رئالیسم به امنیت که مبتنی بر «امنیت دولتی» (state security) است و اولویت را به «امنیت نخبگان حاکم» میدهد و موضوع امنیت را صرفاً نظامی می بیند، مشخص شود. از سویی شیوع این ویروس نشان داد اقتصادهای میلیتاریستی هم تأمین کننده امنیت عموم مردم نیست و دولتها باید در جهان پساکرونایی به مقوله «امنیت انسانی» (human security) توجه بیشتر نشان دهند و همپوشانی «امنیت دولتی» با «امنیت انسانی» بیشتر از قبل باشد تا بتوانند بقا داشته باشد. در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با «پروفسور جوزف نای» نظریه پرداز روابط بین الملل تنظیم نموده که در ادامه میآید. «جوزف نای»، مبدع نظریه قدرت نرم و استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه هاروارد و محقق برجسته روابط بینالملل است. نای پیش از این ریاست مدرسه حکومت جان اف. کندی دانشگاه هاروارد را نیز به عهده داشته است. ریاست شورای اطلاعات ملی، دستیار وزیر دفاع و دستیار معاون وزیر خارجه برخی از مناصب دولتی است که پیش از این نای بر عهده داشته است. جوزف نای در خصوص نظم پساکرونایی تصریح کرد: در سال ۲۰۱۷، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا استراتژی جدید امنیت ملی را اعلام کرد که بر رقابت قدرت بزرگ با چین و روسیه متمرکز شده است. در حالی که برنامهها نقش اتحادها و همکاریها را نیز مورد توجه قرار میدهند، اما اجرای آنها چنین نبوده است. امروز، COVID-۱۹ نشان میدهد که این استراتژی ناکافی است. رقابت و رویکرد اول آمریکا برای محافظت از ایالات متحده آمریکا کافی نیست. همکاری نزدیک با همپیمانان و مخالفان نیز برای امنیت آمریکا ضروری است. وی در ادامه افزود: سیاست جهانی، تحت تأثیر انقلاب اطلاعاتی و جهانی سازی به طرز چشمگیری تغییر میکند. حتی اگر ایالات متحده در رقابت سنتی قدرت بزرگ پیروز شود، نمیتواند به تنهایی از امنیت خود محافظت کند. COVID-۱۹ تنها مثال در این مورد نیست. وی یادآور شد: ثبات مالی جهانی برای رونق ایالات متحده بسیار مهم است، اما آمریکاییها برای اطمینان از آن به همکاری دیگران احتیاج دارند. در حالی که جنگهای تجاری جهانی سازی اقتصادی را به عقب انداخته است، جهانی سازی محیط زیست که توسط همه گیری ها و تغییرات آب و هوایی ارائه شده متوقف نشده است. نای یادآور شد: در دنیایی که مرزها برای همه چیز از مواد مخدر گرفته تا بیماریهای عفونی و تروریسم سایبری متزلزلتر میشوند، ایالات متحده باید از قدرت نرم جذاب خود برای توسعه شبکهها و مؤسساتی که این تهدیدات جدید را نشانه میگیرند، استفاده کند. به عنوان مثال، این دولت پیشنهاد کرد سهم ایالات متحده در بودجه سازمان بهداشت جهانی نصف شود؛ این در حالی است که ما اکنون به این نهاد بیش از هر زمان دیگری احتیاج داریم. واضع قدرت نرم هم چنین تاکید کرد: استراتژی موفقیت آمیز امنیت ملی باید با این واقعیت آغاز شود که سیاست اول آمریکا بدان معنی است که آمریکا مجبور است تلاشها را برای همکاری رهبری کند. یک مشکل کلاسیک در مورد کالاهای عمومی (مانند هوای پاک، که همه میتوانند آن را به اشتراک بگذارند و هیچکس از آن مستثنی نیست) این است که اگر بزرگترین مصرف کننده رهبری را به عهده نگیرد، دیگران آزاد خواهند شد و دیگر کالاهای عمومی تولید نمیشود. استاد دانشگاه هاروارد افزود: سیستمهای گزارش توافق، کنترل مشترک، برنامههای احتمالی مشترک، هنجارها و معاهدات باید به عنوان ابزاری برای تعدیل خطرات متقابل بیشمار ما دنبال شوند. تعرفهها و دیوارهای مرزی نمیتوانند این مشکلات را برطرف کنند. در حالی که رهبری آمریکا به دلیل تأثیر جهانی این کشور ضروری است، موفقیت مستلزم همکاری دیگران است. وی در ادامه به این نکته اشاره کرد: در مورد موضوعات فراملی مانند COVID-۱۹ و تغییر آب و هوا، قدرت به بازی با حاصل جمع مثبت تبدیل میشود. فکر کردن به قدرت آمریکایی بر دیگران کافی نیست. ما همچنین باید به استفاده از قدرت برای تحقق اهداف مشترک، که شامل قدرت دادن به دیگران نیز است، فکر کنیم. نای یادآور شد: در بسیاری از مسائل فراملی، توانمند سازی دیگران به ما کمک میکند اهداف خودمان را محقق کنیم. اگر چین بهره وری انرژی خود را بهبود بخشد و دی اکسید کربن کمتری تولید کند یا سیستمهای بهداشت عمومی خود را بهبود ببخشد، ایالات متحده امریکا نیز سود میبرد. وی با اشاره به اینکه واشنگتن شصت متحد پیمانی دارد گفت: این در حالی است که چین از چنین قدرتی بی بهره است. متأسفانه ایالات متحده آمریکا در حال خراب کردن این منبع قدرت است. جوزف نای گفت: اما آیا این صراحت و تمایل به تعامل با سایر نقاط جهان در شرایط پوپولیستی کنونی سیاست داخلی آمریکا پایدار است؟ حتی اگر ایالات متحده آمریکا قدرت نظامی و اقتصادی سختتری نسبت به سایر کشورها داشته باشد، ممکن است نتواند این منابع را به قدرت مؤثر در صحنه جهانی تبدیل کند. استاد دانشگاه هاروارد در پایان افزود: بین دو جنگ جهانی، آمریکا چنین نکرد و نتیجه فاجعه بار بود. کلید اصلی امنیت و رفاه آینده آمریکا، یادگیری اهمیت «قدرت با» و همچنین «قدرت بر» دیگران است.