بحران اخیراً کرونا، بحران های جوامع مدرن و به خصوص بحران علم سیاست مدرن را به آشکارگی رساند و حکمت متعالیه ظرفیت های خوبی برای گذار از علم سیاسی مدرن و فائق آمدن بر تنگناهای آن دارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نود و هشتمین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی مجمع عالی حکمت اسلامی به صورت مجازی با موضوع هم اندیشی و تحلیل کووید ۱۹( کرونا) از منظر فلسفه سیاسی سه شنبه ۱۶ اردیبهشت برگزار شد. خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است: در این جلسه محسن جبارنژاد به طرح این پرسش پرداخت که موضع فلسفه سیاسی به ویژه در ابعاد ایجابی خود در خصوص بحران کرونا چیست؟ وی در تبیین این پرسش این نکته را مطرح کرد که فلسفههای سیاسی اثباتی و فرااثباتی در خصوص بحران کرونا اتخاذ موضع کردهاند و حال آنکه فلسفه سیاسی اسلامی به ویژه در ابعاد ایجابی مربوط به بحران کرونا تاکنون اتخاذ موضع نکرده است و خوب است به این عرصه ورود کند و پیشنهادات خود را به ویژه در ابعاد هنجاری و تجویزی مطرح کند. جبارنژاد در نهایت به این نکته اشاره کرد که بحران اخیراً کرونا، بحرانهای جوامع مدرن و به خصوص بحران علم سیاست مدرن را به آشکارگی رساند و حکمت متعالیه ظرفیتهای خوبی برای گذار از علم سیاسی مدرن و فائق آمدن بر تنگناهای آن دارد. شریف لکزایی نیز در صحبتهای خود به این پرسش پاسخ داد که آیا کرونا ویروس یک نقطه عطف در تاریخ بشر است یا خیر؟ وی با پاسخ مثبت به این پرسش، بحران کرونا را آشکار کننده سایر بحرانهای جامعه مدرن و از جمله بحران معنا و بحران دولت حداقل دانست. وی در ادامه بر این نکته تأکید کرد که بشر مدرن گرفتار خودخواهی و منفعت طلبی شده و ما این منفعت طلبی را در دو جنگ جهانی اول و دوم میبینیم. وی با نقد اثبات گرایی به این نکته اشاره کرد که ما گرفتار نگاه اثباتی شدهایم و بحران کرونا که به یک معنا از زیر تیغ تجربه بیرون نیامده بود خود را بر همه جهان تحمیل کرد. لکزایی نیز در ادامه به بحث خود خواهی در جوامع مدرن اشاره کرد و این بحران را در جامعه ما کمتر از جامعه غربی دانست و شاهد مثال خود را نیز تشکیل گروههای جهادی به ویژه توجه خاص آنها به سالمندان دانست. وی در خاتمه صحبتهای خود با نقد این گزاره که کرونا چالشی برای دین ایجاد کرد، به این نکته اشاره کرد که کرونا باعث شد بشر با یک آگاهی بیشتری به سمت دین حرکت کند. رضائیان نیز بحث محبت را یکی از دو رکن اصلی سیستم ولایی و نظم امامت-امت برشمرد و اشاره کرد که در سیستم ولایی در شاخصهای اصلی، بحث امام معصوم و محبت نسبت به او را داریم. پس از امام معصوم نیز این مساله برقرار و به قوت خود باقی است و لذا ولایت فقیه نیز مشروعیت خود را از این سیستم میگیرد. وی افزود: در بحران اخیر کرونا نیز بحث جهاد مومنانه که توسط رهبری مطرح شد، یک پتانسیل عظیم محبتی را در بین مردم فعال کرد. جالب آنکه فلسفه سیاسی ما از این مسأله غفلت کرده است و در فلسفه سیاسی رایج نیز از این مسأله غفلت شده است. علیرضا صدرا نیز در ادامه به این مساله اشاره کرد که سلامت و بیماری بدنی، بخشی از سلامت مدنی است. سلامت مدنی نیز شامل سه بخش اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است و سلامت بدنی زیرمجموعه بخش اقتصادی است. سلامت بدنی در حکمت سیاسی اسلامی، هم محاطی و هم محیطی است یعنی هم درونی است و هم بیرونی. وی تصریح کرد: در نگاه فارابی سلامت همان اعتدال است. هر سیستمی که رسایی و سازواری داشته باشد یک سیستم سالم است و بدنی متعادل است که رسا و سازوار باشد.